۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

نامگذاری آهنگ بیکه حالان

در آلاچیقی در دل صحرا نوازنده ی پیری در حال نواختن دوتار بود . آتشی در وسط آلاچیق بر پا بود , دور آتش مردانی گوش جان به نوای نوازنده سپرده و حرکت دستهایش را دنبال می کردند . در گوشه ی آلاچیق چند زن و مرد و بچه نیز دیده می شدند که در میان آنها دو نفر بیشتر از دیگران به نوازنده توجه داشتند. یکی مردی میان سال که گاهی سر تکان میداد و با رضایت در پوستین جابجا میشد. و دیگری جوانی با چهره ای متین که کوچکترین حرکت دست نوازنده را از نظر دور نمی داشت . پیر مرد ضربه های آخر را بر تارها فرود آورد و به دنبال آن فریاد تحسین حضار آلاچیق را پر کرد .
پیر مرد عرق صورتش را پاک کرد و سرش را به عنوان تشکر تکان داد . سپس دوتارش را به جوانی که از اول تا آخر چشم بر دستان او دوخته بود , داد و گفت : حالا نوبت توست , تو هم برای دوستانمان بنواز .
جوان دوتار را در بغل گرفت و شروع به نواختن کرد . آهنگی دلنواز در فضای آلاچیق به همراه دود از روزنه ی بالای آلاچیق به آسمان رفت . جوان چند آهنگ دیگر هم نواخت و هر بار تحسین حضار را بر انگیخت , در همین هنگام مرد میانسال فریاد زد : آهای , چای بیاورید .
جوان آهنگ تازه ای را شروع به نواختن کرد . زنی کتری را از روی آتش برداشت . قطعه ذغالی از آتش پرید و روی پیراهن زن نشست که گوش به آهنگ داده و در فکر فرو رفته بود . دستهای نوازنده ی جوان روی دوتار می لغزید و آهنگی زیبا از آن بر می خاست . هیچکس تا به حال این آهنگ را نشنیده بود . مدتی گذشت دستهای جوان آخرین ضربه را به دوتار زد , فریادی از بین جمع در آلاچیق پیچید و زن را به خود آورد : آهای , مواظب باش . بوی سوختگی همه جا را پر کرده بود . زن بلافاصله پیراهنش را کنار زد و با عجله آتش را خاموش کرد و آبجوش را داخل قوری ریخت . نوازنده ی پیر رو به مرد جوان کرد و گفت : آهنگ جدیدی برایمان نواختی ؛ بگو ببینم از که بود ؟
جوان پاسخ داد: از خودم است . آن را در شب مهتابی صحرا ساختم .
خیلی خوب است نامش را چه گذاشتی ؟
هنوز نامی برایش در نظر نگرفته ام . و سپس رو به آن زن کرد و پرسید : گلجه ؛ اسم شما چیه؟
زن روسری اش را به صورت کشید و خجالت زده گفت : برای چه می پرسی ؟ اسمم بیکه است .
جوان نوازنده رو به حضار کرد و گفت : اسم آهنگ را" بیکه حالان" می گذارم . چرا که او بیشتر از همه آن را پسندید , آن قدر که متوجه آتش پیراهنش نشد .
همه از نامگذاری آهنگ خوشحال بودند و خرسندی توام با غرور در چهره ی صاحبخانه نمایان بود .


ز مجموعه آثار فرهنگی یاپراق"

هیچ نظری موجود نیست: